قسمتی از زندگی


نقش دل

تمام (پرانتز) ها را میبندم...رفتنت...توضیح اضافی نمیخواهد..♥

ادمهایی هستند که گاهی در زندگی باور هایی غلط دارند و حاضر به عوض کردن ان هم نمی شوند.


البته این مشکلی بود که دوستم داشت .نگاهش به زندگی جوری متفاوت بود.این دیدشو دوست داشتم اما گاهی این

دید به روح و روانش ضربه ای میزد که من بیشتر از اون ناراحت میشدم.اما من زندگی را با دیدی پر از اعتماد به نفس

مینگریستم گاه زندگی را دوست نداشتم و گاهی عاشقش میشدم.نمی خواستم دیدشو تغییر بدم نمی خواستم

واقعیت درونشو تقییر بدم نمی خواستم اون چیزی که نیست رو بهش تحمیل کنم.اما می خواستم زندگی رو پر امید

نگاه کند میخواستم اینقدر اعتماد به نفس مثل خودم داشته باشه که گاهی اتفاقای بد هم به فال نیک بگیرد.اینقدر

دوستش داشتم که حاضر بودم تمام راه زندگی رو با تمام سختی هاش کمکش کنم و او به من درس زندگی بدهد

درس معرفت درس عاشقی درس پایداری وهمینطور درس عشق را به من دهد.زیرا که او مرا به خاطر چیزی که

ظاهرم نشان میداد نمی خواست به خاطر واقعیت درونم میخواست و من به خاطر اعتمادی که به من داشت حاضر به

کردن هر کاری بودم و او بد تر هر کاری را حاضر بود به خاطر من انجام دهد. در زندگی واقعی دنیایی،باید به پای

دوستت بسوزی و بسازی اما در زندگی امروزه که پر از کلاه برداری و بیمعرفتی است سخته دوستی مثل دوستی

منو دوستم پیدا کرد اما ما سعی کردیم دوستیمون جوری باشه که هر کس شنید حسودی کند یا قبته خورد.زندگی

را باور داشتم.باور داشتم در زندگی با اون همه عظمتش با گرفتن یک انتخاب غلط راه زندگی گم میشود زندگی و

تابلو های راهنمایش عوض میشوند.زیرا الان دیگر جمله دوستت دارم برای ما تکراری شده است عشق الکی شده

است زندگی سخت شده است.زمانی که کسی گوید دستت دارم شاید تصور کنید تنها چند واژه ی ساده در کنار

هم گذاشته اند و جمله را بیان کرده اند...این تنها یک جمله نیست!دنیا لبریز از رویا های سبزو سرخ!همین جمله

کوتاه!اری همین چند واژه خود کتابیست سرشار از معنا...دوستت دارم یعنی بی حظور تو زندگی برایم بی

معناست.چیزی میگویم به یاد داشته باشید کسی که خیلی دوستتون داشته باشه همیشه نگرانتان است بخاطر

همین بیشتر از اینکه بگه دوستت دارم میگه مواظب خودت باش...                   راستی مواظب خودت باش

     



|پنج شنبه 19 مرداد 1391برچسب:,| 20:18|فائز |

MiSs-A